شروع محرم و 10 ماهو 13 روزگی هدیه
عزیز مامان سلام .امسال خیلی انتظار ماه محرمو می کشیدم و عجیب دوست داشتم زودتر از راه برسه شاید به خاطر وجود تو بوده . پارسال همین موقع ها شما تو شکمم بودی و من هر شب مراسم مسجد رو می رفتم و امسال هم اگر خدا قبول کنه و شما بزارید هر شب رفتم نمی دونم شبای دیگه میشه برم یا نه . امروز هم که جمعه بود و مراسم تعزیه ی علی اصغر . طبق معمول هر روز صبح که ساعت 8 بیدار میشی حالا هم بیدار شدی و تا آماده شدیم تقریبا ساعت یه ربع به 9 از خونه خارج شدیم . هیئت ثارا.. رفتیم هر سال اونجا میرم خیلی مراسماش عالین و خیلی خوب بود و شما هم فقط یکم اذیت کردی اونم فقط به خاطر خوابت بود که خداروشکر خوابت برد و یکم خوابیدی .خلاصه اینکه اونجا خیلی نی نی بود و برای همه ...
نویسنده :
مامان هدیه
23:39