10 همین مروارید نازگلم
عزیز مادر سلام . بالاخره بعد از کلی بی تابی های فراوان و ناله های تو خواب دندون دهمت خودشو نشون داد . .
مبارکت باشه عزیزم . ایشاله دندونای دیگت هم زودتر دربیان دیگه از این دردا راحت شی زندگی مامان.
نفسم ماشاله بهت که داری روز به روز عاقلترو خانمتر میشی . انقدر بلا شدی یه کارایی میکنی که ما و اطرافیانتو حیرت زده میکنی .راستی چند کلمه ی دیگه به دامنه ی کلماتت اضافه شده .
یه شب توی خواب برا اولین بار می گفتی : بابا تاب بازی دردت به جونم بخوره الهی نفس مامان از بس که تاب بازیو دوست داری .
یه روز که می خواستم پارجه ای رو ببرم تا کاراشو کردم می خواستم دیگه ببرمش بیدار شدی مجبور شدم ببرمت خونه ی خاله الهام (همسایه ی طبقه 4) دستش درد نکنه کلی باهات بازی کرده بود تا من کارم تموم شد اون روز یاد گرفتی اسمه پسرش که فرزین اسمشه بگی . میگی ددین . تازه خاله الهام گفت یه چیزی بهت بگم باور میکنی هدیه یه استکان پر آب پرتقال خورده کلی ذوق زده شدم چون همچی حرکتی ازت بعید بود در هر صورت نوش جونت . ایشاله همیشه غذاهای خوشمزه بخوری
مبین مویین
آب بازی آب بازی
بهت میگم ببه ای میگه میگی ب ب دنبه داری نهههههههههههه
یه شب رفته بودیم سبزقبا شما هم یه مهر گذاشتی جلوت البته پشت به قبله مثل بابا دستاتو بالا پایین می بردی و سجده می رفتی همه بهت نگاه می کردن و ماشاله بهت میگفتن عسلکم .
بعد از غذا خوردن بهت میگم خداروشکر کن دستاتو میاری بالا . یه روز لیوان تو دستت بود بهت گفتم خداروشکر کن فکر کردم کل آبتو خوردی حالا که دیدم مقداری از آب ته لیوانه گفتم الان لیوانو میندازی که خداروشکر کنی دیدم لیوانو گذاشتی رو زمین دستاتو بردی بالا دوباره لیوانو گرفتی . قربون دختر باهوشم بشم الههههههههههههههی