شیرین کاری های عروسکم تو 17 ماهگی
عزیز مامان 17 همین ماهگردت مبارک . ایشاله که 100 مین ماهگردتو بیام تبریک بگم نازگلم .
نمونه ای از غذا خوردن دخملی با اعمال شاقه . یعنی دیگه از مجبوری نشوندمت رو میز تا به به بخوری
یه روز خاله افسانه بهت چشمک زد تو هم یاد گرفتی حالا بهت میگیم چشمک بزن اینطور میکنی با چشمات نفسم
نمونه ای از نماز خوندم قشنگ دخترم
و ابن هم از استقلال دخترم داره با بابا جونش حرف میزنه
بعد از حمام فرار می کردی که لباس نکنم تنت
اتو کردت دخترکم
بابا جون برای خرید رفته بود تهران و ما این چند روز رفته بودیم خونه ی آقا جون . خیلی دختر خوبی بود البته جدا از اینکه گاهی بی تاب می شدی که اونم به خاطر درد لثه هات بود .
این هم از هدایای بابا جون برای دخملی
اینجا خونه ی آقا جونیم و شما از شدت خستگی تو 3 سوت خواب رفتی . قربون خواب رفتن قشنگت بشم فکر نمی کردم انقدر زود بخوابی هنوز برات بالش نیاورده بودم که دیدم بعد از خوردن شیر به این روش لالا کردی نازگلم .