هدیه خانمهدیه خانم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

هدیه ی مامان و بابا

شمع پنجمین ماهگرد هدیه گلی خاموش شد

1392/3/7 0:59
نویسنده : مامان هدیه
464 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جونم امروز وارد ماه ششم زندگیت شدی . هستی مامان تولد شش ماهگیت مبارک زندگیم . وقتی فکرشو می کنم که تو شش ماهه کنارمون داری زندگی می کنی باز یادم میفته که باید برای هزارمین بار خداروشکر کنم که تو فرشته ی مهربون و خدا بهمون عطا کرده . مامان جون دیشب تولد امیررضا بود خیلی خوش گذشت البته تو بازم آب روغن قاطی کرده بودی نمی دونم از شلوغی بدت میومد نمی دونم علتش چی بود تا می بردمت تو حیاط آروم میشدی ولی بمیرم برات خیلی گریه می کردی . بنده خدا خاله افسانه تمام تلاششو می کرد تا آرومت کنه دوباره تا می رفتیم داخل یکم بعدش شروع می کردی یا برات شیر درست می کرد خیلی کمکم کرد خدا خیرش بده . تا اینکه شب مجبور شدیم ببریمت با ماشین دوری بهت بدیم تا یکم بخوابی البته تا اومدیم خونه بیدار شدی ولی خوبیش این بود که یکم شیر خوردی قربونت بشم . چند تا عکس ازت گرفتم که برات می زارم . 

اینجا نمی دونم از چی تعجب کردی قربون چشا گردت بشم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله عاطی
11 خرداد 92 19:18
سلام نفس خاله کی میای بیشم دیگه دلم واست تنگ شده نازنین . زودی بیاااااااااااااااااااااااااااااااااا


شنام خاله جون . منم دلم واست تنگ شده . اگه خدا بخواد این هفته ولی دعا کن حالم خوب باشه . چون من و مامانم زیاد حالمون خوب نیست