هدیه خانمهدیه خانم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

هدیه ی مامان و بابا

واکسن 6 ماهگی

1392/5/2 10:47
نویسنده : مامان هدیه
268 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جونم تولد 6 ماهگیت مبارک زندگی مامان و بابا . ببخشید دیر گفتم خودت می دونی اصلا وقت نمی کنم . تقریبا 8 روز بعد از سفر نوبت واکسن داشتی . بازم مثل همیشه من خیلی استرس داشتم خلاصه اون روز با بابا رفتیم و واکسنتو زدیم . بمیرم الهی خیلی دردت اومد و اولش خیلی گریه کردی ولی یکم آب بهت دادم اسباب بازیاتو نشونت دادم تا آروم شدی و تو ماشین هم که رفتیم شیر خوردی و خوابیدی و بابا ما رو رسوند خونه ی آقاجون . اول من خیلی ترسیدم گفتم نکنه دردت کرده باشه ولی وقتی از خواب بیدار شدی در کمال ناباوری دیدیم بازی می کنی می شینی و اصلا خبری از درد و واکسن نبود گفتم خداروشکر انگار مشکلی نداری . دم دمای ظهر بی حال شدی و تب کردی و خیلی بی تابی می کردی و شیر نمی خوردی . ما هم پاشویت کردیم و مرتب تبت می گرفتم که بالاتر نره خداروشکر بازم این مرحله سخت از زندگیتو گذروندی زندگی مامان . هر چی بیشتر میگذره من و بابات بیشتر بهت وابسته می شیم و عاشقتیم . مخصوصا بابارو که می بینی خیلی ذوق زده میشی ناقلا انگار نه انگار من از صبح تا شب زحمتتو می کشم وقتی بابا رو دیدی پرپر می زنی . چه کنیم دیگه باید بپذریم ایم خصلته دخملاس جیگرم . راستی یادم رفت بگم مامان جون . تو 6 ماهگی 7200 وزن داشتی و قدت هم 65 بود . دور قدو بالات بگردم الهی .

روز زدن واکسن و در حال نگاه کردن به سی دی خاله ستاره 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ریحانه مامان آرمیتا
16 تیر 92 22:20
سلام آرمیتا کوچولو من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده با کمک شما میتونه برنده بشه
لطف می کنید اگه کد 477 را به شماره 20008080200 ارسال کنید مرسی


ریحانه جان کاش زودتر شرکت میکردید چون من فرستادم .