هدیه خانمهدیه خانم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

هدیه ی مامان و بابا

پیشرفتای نفس مامان

1392/5/8 13:33
نویسنده : مامان هدیه
282 بازدید
اشتراک گذاری

قربونت بشم الهی مامان جون  6 ماه و 28 روزت بود که متوجه شدیم می خوای شروع کنی به 4 دست و پا . خونه ی خاله افسانه بودی البته از روز قبل می ایستادی و تاب تاب می کردی ولی عمه افسانه رات انداخت با تعقیب کردن چیزا تونستی آروم آروم بری و خیلی می لنگیدی ولی خیلی تلاش می کردی دختر زرنگم تو 2 روز کاملا راه افتادی و  من کلی ذوق می کردم وقتی می دیدمت ولی الان با خودم می گم چرا من انقدر ذوق می کردم حالا باید یا از زیر صندلی تاب  شو  درت بیارم یا از زیر مبلا نفس مامان . جدیدا هم یاد گرفتی می یای تا لبه ی آشپزخونه چون یه سکوی کوجولو داره و دو تا دستاتو می زاری رو سرامیکا و می مونی نگام می کنی فکر کنم به این فکر می کنی که چطور بیای بالا جیگر مامان .البته خیلی طول نمیکشه فکر کنم تو این یکی دو روزه این کارو هم انجام بدی .وقتی هم بلند شده باشم دستتو میگیری بهم و بلند میشی . دقیقا 7 ماهه بودی که شروع کردی ب ب گفتن قربون دهنت بشم که انقدر قشنگ می گی با اون صدای قشنگت . خلاصه من و بابات عااااااااااااااااااااااااااااااشقتیم و هر روز هر روز بیشتر ما رو با خودت وابسته میکنی با شیرین کاریات . چند تا عکس دارم از کارهایی که می کنی برات می زارم . 

اینجا تازه داشتی شروع کردی برا 4 دست و پا و همه داشتن تشویقت می کردن.

تو این عکس من تو حال بودم داشتم کارامو می کردم تو خواب بودی یهو دیدم صدای تلفن میاد دویدم تو اتاق دیدم داری شماره می گیری نفسم ولی نمی دونم با کی چشمک.  تازه از رو بالشتی که گذاشته بودم به عنوان حفاظ رد کرده بودی ناقلا. 

اینجا هم دارم برات فرنی درست می کنم و می خواستی طرز تهیشو یاد بگیری منم همه چیزو بدون کم و کاست برات تعریف کردم نفسم .

قربون مظلومت چشات بشم

 

اینجا خونه ی عمه فاطمه دختر عمه شهنازه که لطف کرده بود برا افطاری ما رو دعوت کرده بود اونم خیلی دوستت داره ناقلا. و تو محو ماهی تو آکواریوم شده بودی و هر چی بالا و پایین می کرد تو هم باهاش سرتو بالا پایین می کردی . یه چیز جالب دیگه تو از عمو مهرداد(شوهر عمه فاطمه) می ترسیدی البته وقتی نزدیک یا تو بغلش بودی دور که بودی فقط نگاش می کردی . قهقههقهقهه

وقتی نماز می خونم هر جا باشی خودتو تند تند میرسونی تا وسایل جانمازمو بهم بریزی البته خدا روشکر خیلی با مهرم کاری نداری و برات جلب توجه نمیکنه البته من سعی کردم حساست نکنم و قایمش نکنم ازت   .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)