کوتاه کردن موهای هدیه گلی برای سومین بار
مامان جونی برای سومین بار موهاتو کوتاه کردم . قربون رشد موهات برم .البته اینار توسط آرایشگر خصوصی در خانه همسایه ی طبقه سوم آرایشگاه داره و منم ازش خواهش کردم که بیاد و موهاتو کوتاه کنه ترسیدم دوباره خودم کوتاهشون کنم و خرابشون کنم . بنده خدا اونم اومد و هر چی اصرارش کردم هیچی نگرفت گفت چون که دوسش دارم اصلا هیچی نمی گیرم دستش درد نکنه . خیلی خوب شدن خدا خیرش بده سبک شدن موهات . قربونت بشم که انقدر تو دل همه جا وا میکینی دلبر مامان و انقدر دخمل خوبی بودی تا کوتاهشون کرد .
اینم چند تا عکس از حین کوتاهی و بعد از کوتاهی
بعد از عمل
هدیه و دوستش مهربان خانم . همسایه طبقه 2
اینجا هم افطار دعوت بودیم خونه ی عموی بابا جون ختم قران داشتن . از اونجایی که تمام لباسات رنگی بودن چون شب 21 ماه رمضان و شهادت امام علی بود تو کمدو نگاه کردم این لباسو کردم تنت دیدم اندازته . اینو عزیز زحمت کشیده بود از مکه برات آورده بود خیلی بهت میومد و همه عاشق خودتو لباست شدن نفس مامان . تازه من نمی دونستم که بابا جون ازت عکس گرفته وقتی دیدمشون خیلی خوشحال شدم .